«دجّال» بر وزن فعّال صیغه مبالغه است که در ادبیات عرب برای دلالت بر زیادی انجام کار از سوی فاعل به کار میرود. در کتابهای لغت، احتمالهای متعددی برای ریشه و معنای این واژه مطرح شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف) واژه دجّال از «دُجَیل» به معنای «قَطْران» گرفته شده است، گفتنی است اعراب در گذشته، بدن شتران خود را برای پوشاندن عیوب آنها با ماده سیاهرنگی به نام قطران میپوشاندند و در عرف عرب به پوشاندن کامل بدن شتر با این ماده «تَدجیل» میگفتند. از آنجا که دجّال نیز چون قطران سراسر زمین را میپوشاند، از او با این عنوان یاد میشود.
ب) واژه یاد شده از «دَجْل» به معنای «دروغ»و «فریب» مشتق شده و دلیل نامگذاری دجّال به این نام این است که او ادّعای پروردگاری میکند و این کار از بزرگترین دروغهاست.
ج) ریشه لغت دجّال، «دَجْل»، به معنای «در نوردیدن» است و از این رو این نام به دجّال اطلاق میشود که او بیشتر مناطق جهان را درمینوردد و تحت سلطه خود درمیآورد.
د) دجّال از «تَدجیل» به معنای «پوشاندن» ریشه گرفته است و به این دلیل دجّال را با این نام میخوانند که او با کفرش مردم را میپوشاند یا زمین را با فراوانی لشکریانش میپوشاند یا اینکه حق را با باطل میپوشاند.
هـ ) این واژه از «تَدجیل» گرفته شده که به معنای «زراندود کردن» برای فریب است. بنابر این قول، دلیل نامگذاری دجّال به این نام این است که او با دروغ و نیرنگ خود و همچنین با بیان کردن خلاف آنچه در دل دارد، باطل را حق جلوه میدهد و موجب فریب مردم میشود.
و) لغت دجّال از «دُجال» به معنای «طلا» یا «آب طلا» مشتق شده است؛ چون دجّال در هر جا که قدم میگذارد گنجهای طلا نیز با او همراه است.
ز) ریشه این لغت «دَجّاله» به معنای «گروه بزرگ همسفران» است و به این دلیل دجّال را به این اسم نامگذاری کردهاند که او سراسر زمین را با هواداران فراوان خود میپوشاند.
ح) این واژه از لغت «دَجال» به معنای «سرگین»، گرفته شده است؛ زیرا دجّال نیز مانند سرگین گستره زمین را با اعمال خود آلوده میکند
مؤلف لغتنامه «تاج العروس» پس از نقل اقوال یاد شده مینویسد: «مصنّف همه وجوه محتمل را به خوبی بیان کرد، ولی درستترین و بهترین وجه آن است که گفت: دجّال به معنای بسیار دروغگوست و دروغ او سحر، فریب، تهمت، حقپوشی و اظهار مطالبی است که در دل او وجود ندارد». گفتنی است، نویسنده کتاب اعلام قرآن وجه دیگری برای ریشه کلمه دجّال بیان کرده که قابل تأمّل است. او دراینباره مینویسد: «در نظر نگارنده دجّال کلمهای است مرکّب و الف و لام آن همان الف و لامی است که در نامهای دانیال و حزقیال هم وجود دارد و به معنی خدا است. جزء اوّل آن هرچه باشد به معنی ضدّ و خصم و دشمن است و دور نیست که با «دژ»، «دشمن» و «دشوار» همریشه باشد». اگرچه در این وجه، نکات بدیعی وجود دارد، ولی به دشواری میتوان در میان اهل لغت مؤیدی برای آن پیدا کرد.
ابراهیم شفیعی سروستانی
سلام احسنت خواهرم
نظر از: عاطفه رضایی [بازدید کننده]
جالب بود.
موفق باشی
فرم در حال بارگذاری ...